در کوی نیک نامان مارا گذر ندادند

در کوی نیک نامان مارا گذر ندادند
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

معرفی کتاب : مرد سلول شماره پنج

يكشنبه, ۲۲ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۴۸ ب.ظ


چاپ اول کتاب « مرد سلول شماره 5» (1388) توسط مرکز آفرینش‌های ادبی حوزه هنری و به همت انتشارات سوره مهر در 136 صفحه ،‌ با شمارگان 2500 نسخه و قیمت 2000تومان به انتشار رسیده است.


داستان این کتاب در 16فصل و یا به تعبیری دیگر در 16 روایت بازگویی می‌شود. شخصیت اول داستان، نوجوانی است که طی اتفاقی به زندگی دکتر شریعتی علاقه‌مند می‌شود و با کمک پدرش که زندان‌بان دکتر شریعتی در زندان ساواک بوده، تحقیقی در خصوص زندگی علی شریعتی می‌نویسد.
پدر وی دوران سربازی‌اش را در زندان ساواک گذرانده و با زندانی سلول شماره 5 که دکتر علی شریعتی بوده، هم کلام شده و به گفته خودش، درس‌های بسیاری را از دکتر فراگرفته است.
روایت‌های این کتاب، صحنه‌های مستند از زندگی دکتر شریعتی است و از عناصری که بافت زندگی نامه داستانی را به هم نمی‌زند استفاده شده است. در برخی از روایت‌های این کتاب، از صحبت‌های همسر و هم‌رزمان دکتر شریعتی نیز استفاده شده است.
شاید توصیف جزئیات این صحنه‌ها به این دلیل بوده که مخاطب را در جریان واقعه و حوادث قرار دهد.
نویسنده برای تکمیل ساختار داستانی اثرش، جزییات زندگی شریعتی را به کار برده و این شیوه نگارش زندگی نامه را به گونه‌ای استفاده کرده که خواننده را از داستان دور نمی‌کند و محوریت کتاب که "علی شریعتی" است، از ذهن دور نمی‌شود.
وی در این کتاب اتفاقات زندگی شریعتی را نه با رعایت ترتیب زمانی بلکه با رعایت اتفاقاتی که خود احساس کرده باعث جلب مخاطب می‌شود و مورد نظر جوانان و نوجوانان است، به شیوه‌ای که رسم معمول برخی نویسنده‌هاست، روایت کرده است.
نویسنده تلاش کرده است تا با ایجاد جذابیت در روایت داستانی این کتاب، برای مخاطبان نوجوان و جوان زمینه‌های الگوسازی ایجاد شود و همچنین با زندگی دکتر شریعتی بیشتر مأنوس شوند.
رحیمی با نگاشتن سخنانی از شهید چمران در مورد شخصیت دکتر شریعتی، فضایی را برای مخاطب ایجاد می‌کند که به خواندن ادامه داستان علاقه‌مند می‌شود. در ابتدای روایت ششم کتاب می‌خوانیم:
«ای علی! همیشه فکر می‌کردم که تو بر مرگ من مرثیه خواهی گفت و چقدر متاثرم که اکنون من بر تو مرثیه می‌خوانم. ای علی! من آمده‌ام که بر حال زار خود بگریم.
ای علی! تو مرا با خویشتن آشنا کردی. من از خود بیگانه بودم. همه ابعاد روحی و معنوی خود را نمی‌دانستم. تو دریچه‌ای به سوی من باز کردی و مرا به دیدار این بوستان شورانگیز بردی و زشتی‌ها و زیبایی‌های آن را به من نشان دادی.
ای علی! شاید تعجب کنی اگر بگویم که همین هفته گذشته که به محور جنگ "بنت جبیل" رفته بودم و چند روزی را در سنگرهای متقدم "تل مسعود" در میان جنگندگان امل گذراندم، فقط یک کتاب با خود بردم و آن کویر تو بود.
ای علی! ای نماینده غم، ای دریای درد، این رحمت بزرگ خدا بر تو گوارا باد.»
در روایت دوازدهم کتاب نوید سعادت(شخصیت نوجوان کتاب) به دیدار پوران شریعت رضوی می‌رود و با وی به گفتگو می‌نشیند. در قسمتی از این بخش شریعت رضوی در خصوص شخصیت دکتر شریعتی چنین می‌گوید:
«برای علی، فعالیت‌های سیاسی و اجتماعی‌اش مهم‌تر از زندگی شخصی‌اش بود. همیشه وقت‌های مرده‌اش رو به من و بچه‌ها اختصاص می‌داد. وقتی به او اعتراض می‌:کردم، می‌گفت: پوران من زندگی شخصی ندارم. حق هم داشت؛ چون می‌دید جوان‌های مملکت و مخصوصا دانشجوها، تشنه مطلب و راهنمایی هستند. او هم همه وقتش را برای نوشتن و حرف زدن گذاشته بود.»
خواندن این کتاب جذاب به جوانان و نوجوانان علاقه‌مند توصیه می شود.


نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی